رویای آزادی برای من، بعد از 17 سال محقق شد – قسمت اول موضوع : مقاله شرایط اردوگاه اسرای جنگی عراق به گونه ای بود که واقعا خارج از تحمل بود. ذهن و ذکر من و بقیه اسرا این بود که کی از این اردوگاه جهنمی خلاص می شویم. همواره چشم به درب اردوگاه می دوختیم که کی این درب را بازمی کنند و می گویند آزادید . دربهای خروجی بسته، عضویت مادام العمر
بیانیه پایانی اولین نشست تشکل «مادران، قربانیان فراموش شده»
انگیزه ی رهبر مجاهدین برای خروج از قبر چه بود؟- قسمت دوم
اردوگاه ,کی ,درب ,رویای ,قسمت ,اول ,شد – ,محقق شد ,– قسمت ,قسمت اول ,بود که
درباره این سایت